صنعت پخش در ایران هنوز اول راه است این در حالی است که صنعت پخش یکی از ارکان اصلی در بهبود فضای کسب و کار است و بهبود وضعیت صنعت پخش موجب ظهور تکنولوژیهای پیشرفته در توزیع محصولات میشود. کاهش هزینههای مبادلاتی، بهبود کیفیت و کاهش قیمت، افزایش رقابت، ورود محصولات جدید به سیستم اقتصادی، شناسایی فرصتهای موجود در بازارهای مختلف و بهبود فضای سرمایهگذاری در راستای ارتقای صنعت پخش قابل دسترسی خواهد بود.
اگرچه صنعت پخش، در چند سال اخیر تغییراتی را در ساختار خود تجربه کرده است، اما نمیتوان منکر آن شد که هنوز فاصله نظام توزیع در ایران با دنیا پابرجاست. عمده چالشهایی که گریبانگیر این صنعت در ایران است را میتوان در ۶ سرفصل مورد بررسی قرار داد. «عدم شناخت از صنعت پخش»، «هزینههای بالا و قیمتگذاری نامعقول»، «تکثر شبکههای توزیع»، «عدم تعامل سازنده با فعالان صنعت پخش»، «بینظمی در زنجیره تامین» و «ظرفیتهای خالی صنعت پخش» از عمدهترین مشکلاتی است که مانع از رسیدن این صنعت به جایگاه واقعی خود شده است.
عدم شناخت از صنعت پخش
عدم شناخت جایگاه واقعی صنعت پخش در خدماترسانی به آحاد جامعه، چالشی بزرگ است که میتوان مشکلات دیگر این صنعت را ناشی از همین مساله دانست. فعالان صنعت پخش در این باره عنوان میکنند: برخی هنوز ماهیت وظایف اصلی این صنعت را که نقش مهمی در بهبود بهرهوری صنعت و کاهش قیمت نهایی محصول دارد درک نکرده و آن را صنعتی واسطهای و عاملی در افزایش قیمت محصولات میدانند؛ به همین دلیل دائما در حال ایجاد مشکلات متعدد برای این صنعت هستند. حال آنکه صنعت پخش اهرمی قدرتمند در تنظیم بازار کالاهای مختلف در سیستم اقتصادی است. برخی از کارشناسان اعتقاد دارند آنچه امروز بهعنوان چالش کمبود برخی مواد غذایی و مشکلات مربوط به تنظیم بازار این کالاها در کشور ایجاد شده، به مهجور ماندن صنعت پخش و نظام توزیع در کشور مرتبط است. از این رو به رغم وجود و فعالیت شبکه پخش در ایران، این صنعت همچنان مورد غفلت قرار گرفته و نتوانسته به جایگاه واقعی خود دست یابد. بیتوجهی به ارتقای این صنعت موجب شده تا سیستم شبکه توزیع در ایران، در بیشتر موارد بهصورت سنتی به کار خود ادامه دهد. اگرچه در برخی موارد، شاهد حرکت به سمت سیستم آنلاین هستیم، اما هنوز این سیستم در ایران نهادینه نشده است.
هزینههای بالا؛ قیمتگذاری نامعقول
دستاندازهای صنعت پخش با نرخگذاریهایی که در این بخش صورت میگیرد، دو چندان شده است. تعیین دستوری قیمت محصولات عاملی در از بین رفتن رقابت بین تولیدکنندگان از مجرای صنعت پخش است. همچنین تعیین دستوری کارمزد شرکتهای پخش یکی از دلایل اصلی از بین رفتن انگیزه سرمایهگذاران بخش خصوصی برای ورود به این صنعت و توسعه آن است. اعتقاد کارشناسان بر این است که باید در قیمتهای تمام شده کالاهای تولیدی، هزینه پخش کالا نیز دیده شود. این در حالی است که قیمتهایی که از سوی سازمان حمایت در این باره اعلام میشود، منطقی نیست. صنعت پخش هزینههای سنگینی را به دوش میکشد. این صنعت متکی به منابع انسانی است. در واحدهای تولیدی ماشینآلات و مواد اولیه است که حرف اول را میزند و تاثیر بالایی بر قیمت تمام شده میگذارد و منابع انسانی در این واحدها در رده آخر هزینهها قرار میگیرد. این در حالی است که در صنعت پخش، این موضوع برعکس است و منابع انسانی است که صنعت را میچرخاند. فعالان این حوزه عنوان میکنند که حدود ۷۰ درصد هزینهها در صنعت پخش، مربوط به منابع انسانی است. بنابراین هزینههایی که این صنعت به دوش میکشد بالاتر از واحدهای تولیدی است. از سوی دیگر، نگهداری خودروها و سرمایهگذاری برای خرید خودروها نیز هزینههایی را برای این صنعت به دنبال دارد. قیمت خودروهایی که در شبکههای توزیع فعال هستند، امسال با افزایش زیادی روبهرو شده است. فعالان این صنعت میگویند: از ۱۰ درصد سودی که به شرکتهای پخش تعلق میگیرد، تنها ۵/ ۱ درصد سود خالص است و مابقی صرف هزینههای جاری میشود. حال آنکه مداخلهگران بازار با نادیده گرفتن این هزینهها اقدام به قیمتگذاریهایی میکنند که مطابق با هزینههای این شبکه نیست.
تکثر شبکههای توزیع
تکثر شبکههای توزیع چالش دیگری است که در این نظام خود وجود دارد. شبکههایی که هیچ نظارت و ساز و کار درستی ندارند. حال با توجه به اینکه صنعت پخش در ایران دارای ساختار سنتی است، تکثر شبکههای توزیع نیز چالشهای جدیدی را برای این صنعت به وجود آورده است. این شبکهها اغلب بهصورت محلی، استانی، شهرستانی و منطقهای در حال فعالیت هستند. حال آنکه فعالان این حوزه اعتقاد دارند نظام توزیع باید به سمت فعالیت شرکتهای بزرگ و دارای هویت پیش بروند. آمارها نشان میدهد در کشور ۱۰۷ شرکت پخش سراسری فعال هستند که در تمام نقاط ایران شعبه دارند. نزدیک به ۶۷۰ شرکت پخش استانی نیز در کنار آنها فعالیت میکنند.
عدم تعامل سازنده با فعالان صنعت پخش
«دستگاههای دولتی و نظارتی تعاملی با مجموعه صنعت پخش ندارند». این ادعای فعالان شبکههای توزیع در کشور است. آنها عنوان میکنند: «مسئولان نسبت به ادبیات این صنعت بیگانهاند و این نیز به عدم شناخت درست از این صنعت برمیگردد. در حال حاضر در کشور دستگاههای نظارتی متعددی وجود دارد. اما هر یک از آنها بهصورت مجزا برای فعالیتهای توزیعی بخشنامه صادر میکنند. بهعنوان مثال همچنان در برآورد مالیات شبکههای پخش مشکل وجود دارد.» از سوی دیگر، شهرداریها به خصوص در کلانشهرها مانع جدی برای صنعت پخش محسوب میشوند. ناوگانهای توزیع مشمول مقرراتی میشوند که با نظام توزیع همخوانی ندارد.
بینظمی در زنجیره تامین
شرایط اقتصادی ایران تمام صنایع از جمله صنعت پخش را تحت تاثیر قرار داده است. تغییر در شرایط تولید، نظم موجود در زنجیره تامین را نیز با مشکل مواجه کرده است؛ به گونهای که مانند سایر صنایع، این صنعت نیز آیندهای مبهم پیش روی خود میبیند. وابستگی صنعت پخش به بنگاههای تولیدی موجب تاثیرگذاری شرایط بنگاهها بر این صنعت شده است. کاهش تولید کالا موجب افزایش هزینههای شبکههای توزیع میشود؛ چراکه درآمدها با هزینهها همخوانی ندارد.
ظرفیتهای خالی صنعت پخش
صنعت پخش، دارای ظرفیتهای زیادی است و میتواند در تمامی صنایع نقش آفرینی کند؛ اما بسیاری از صنوف هنوز درصنعت پخش وارد نشدهاند. به گفته فعالان صنعت پخش، این صنعت در صنف غذا و دارو بسیار قوی ظاهر شده ولی در سایر صنوف هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. این در حالی است صنعت پخش قابلیت این را دارد که در نظام تولید بهصورت حرفهای و تخصصی متناسب با کالا، فعالیت توزیع را انجام دهد.
منبع : دنیای اقتصاد